گزارش برنامه
گزارش برنامه گرده اوسون
زما ن اجرا: 96/03/5
روز جمعه مورخ 96/03/5 ساعت 6:30 دقیقه صبح از میدان سربند شروع به حرکت کردیم.البته وضعیت آب و هوا از قبل کنترل شده بود که آفتابی است. پیش از حرکت کارت بیمه همه افراد توسط سرپرست و کمک سرپرست برنامه کنترل شد.در مسیر دربند شروع به حرکت کردیم و پس از عبور از دوراهی خانه گاه، به دوراهی اوسون-شیرپلا (که قبلا مسیر لوله آب بوده) رسیدیم که تابلو راهنما داشت. اوسون به معنی آب و آب فراوان است که در گذشته محلی ها در آنجا زندگی می کردند. در ابتدای دوراهی با شیب ملایم به سمت غرب به حرکت خود ادامه دادیم. پس از عبور از هتل اوسون و باغ سرهنگ که مملو از گل های نسترن بود، در ساعت 7:50دقیقه جهت صرف صبحانه به رودخانه که در ابتدای دره بزکش بود رسیدیم. گرده اوسون در رشته کوه البرز مرکزی و کوهستان توچال و روستای پس قلعه واقع شد است. در سمت شرق رودخانه دیواره اوسون نمایان بود که دیواره جنوب غربی است و آفتاب نسبتا خوبی می گیرد. در آن مکان تابلویی جهت یادبود از آقای حسن حقی بنا شده که طی صعودشان در ارتفاع 40 متری ، با تحلیل رفتن انرژی، سقوط می کنند و منجر به فوت می شود. در جهت غرب رودخانه هم منطقه سنگی وجود داشت. غرب رودخانه دره اوسون بود که انتهای دره به دره گداهک منتهی می شود.
در ساعت 8:20 دقیقه پس از صرف صبحانه و پوشش هارنس و کلاه کاسک و کفش اسپرتکس و... که قبلا اطلاع رسانی شده بود، از غرب رودخانه در جهت شمال غربی حرکت کردیم. قبل از حرکت کمک سرپرست محترم برنامه، گروه را به چهار دسته تقسیم کردند و برای هرگروه یک فرد با تجربه و مسئول برگزیدند تا افراد تحت حمایت و کنترل بیشتری باشند که سرپرستان آقایان عرب، برمکی، ملکی و معدنی بودند. گروه ها به ترتیب و تحت حمایت و سرپرستی هر یک از افراد مسئول در جهت شمال غربی حرکت کردند. هدف از اجرای برنامه آشنایی با منطقه گرده ای و آموزش و کسب تجربه و به نوعی پیش برنامه آمادگی برای گرده آلمانها بود. در منطقه گرده اوسون به اولین مسیر سنگی که رسیدیم شکاف داشت و تعدادی از افراد از داخل شکاف و تعدادی هم از کنار شکاف با حمایت عبور کردیم. تعدادی مسیر سنگی را عبور کردیم که برخی مسیرها نیاز به ایجاد کارگاه طبیعی داشت که افراد در حمایت صعود کنند.
قسمتهای سنگی وجود داشت که توسط افرادی با تجربه و مسلط مانند آقایان عرب و برمکی و خانم جمالو که اولین نفر صعود می کردند با طول 25 و 35 متر طناب کارگاه طبیعی ایجاد می شد و افراد با حمایت صعود می کردند. در برخی قسمتها برای تسریع در صعود و کاهش زمان صعود، دو کارگاه ایجاد می شد که افراد در حمایت دو نفر، دونفر صعود می کردند. در برخی از قسمت ها هم که نیاز به ایجاد کارگاه نبود، حمایت انسانی انجام می شد که فردی که در عقب نفر صعود کننده قرارداشت نفر صعود کننده را حمایت می کرد. در قسمت سنگی دیگری که ارتفاع صعود زیاد بود دو کارگاه طبیعی بصورت متوالی ایجاد شد و افراد در حمایت کارگاه اول تا نیمی از مسیر را صعود کرده و از حمایت آزاد می شد و فورا خود را در حمایت کارگاه بالاتر قرار داده و صعود می کردند.
در مسیر جنس سنگها لغزنده و در برخی نقاط ریزشی بود. گیره ها سست بود و به سادگی رها می شدند که دقت افراد و توجه به استفاده از گیره ها از اهمیت بالایی برخوردار بود. پوشش گیاهی که در آن منطقه به چشم می خورد گزنه، ریواس، نوعی قارچ خوراکی بود. در مسیر خزه هایی بر روی سنگها روییده بودند که بر حسب رنگی که داشتند جهت ضدعفونی کردن و جلوگیری از خونریزی استفاده می شود. در طی مسیر از کنار دره های اوسون و بزکش عبور کردیم پس از عبور از چند مسیر سنگی به یک چشمه کوچک رسیدیم و از آب گوارای آن نوشیدیم و دو درخت معروف به نام درخت چشمه داشت و سمت شرق چشمه دره ارس و مسیر شیرپلا بود که ما در آن مسیر قرار نگرفتیم، گویا علت نام گذاری این بوده که در گذشته روسها به منطقه ارس آمده و با توجه به شیوع بیماری وبا، قبل از فوتشان نام ارس را بر سنگی حک کرده اند. آن سنگ نوشته در سمت شرق چشمه بود اما ما وارد آن جاده نشدیم و در ساعت 12:30 دقیقه حرکتمان را به سمت غرب ادامه و پس از طی مسیرهای سنگی در ساعت 13:30 به جانپناه اسپید کمر رسیدیم و ناهار در آنجا صرف شد. اولین جانپناه یا پناهگاه ایران در ارتفاعات شمالی تهران درسال 1326 به ارتفاع 2810 متر است که بین راه اوسون و قله توچال ساخته شده است و از شرق به شیرپلا و غرب به ایستگاه پنج تله کابین توچال می رسد.
نمای پناهگاه بصورت مخروطی و دو طبقه بود که طبقه بالا برای خواب و طبقه پایین برای غذاخوری و نشیمن بود. در گذشته از مسیرصعود سربند-اوسون-اسپیدکمر و قله بود اما در سال 1375 پس از ساختن پناهگاه شیرپلا و تغییر مسیر صعود به قله، پناهپاه اسپیدکمر چندان مورد استفاده قرار نگرفت. معنی اسپید کمر راهی است که شیبش طوری است که برف روی آن ساکن نیست و کمر گفته می شود و اسپید هم به سنگهایی گفته میشود که بر اثر گرما و سرما برش می خورند. در ساعت 14:12 دقیقه از جانپناه به سمت جنوب شرقی حرکت کردیم و از مسیر اوسون به ایستگاه پنج حرکت کردیم که به دلیل وجود سنگی بزرگ که شبیه دست است و میان اسپیدکمر و ایستگاه پنچ واقع شده است به آن منطقه پنجه علی گفته می شود. در مسیر یک چشمه وجود داشت. سپس از دوراهی اوسون به دربند رسیدیم و برنامه در میدان سربند ساعت 17:45 دقیقه خاتمه یافت.