گزارش برنامه

تاریخ اجرا: 13 تا 17 خرداد 1398

درباره منطقه اورامانات

واژه اورامان یا هورامان از دو بخش اهورا و مان به معنى خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده است. اورامان یعنى سرزمین اهورایى و یا شاید جایگاه اهورا مزدا! هور در اوستا به معنى خورشید است. هورامان را مى‌توان جایگاه خورشید هم معنى کرد. روستای اورامانات تخت در جنوب شرقى شهر مریوان در استان کردستان قرار دارد که بوسیله جاده‌اى به طول 75 کیلومتر به شهر مریوان متصل مى‌شود.

این روستا را هزار ماسوله نیز مى‌نامند. زیرا معمارى آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانه‌اى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر.

معمارى اورامانات و سرسبزى این منطقه کوهستانى رویاى پله‌هایى به سمت بهشت را متصور مى‌کند. خانه‌هاى این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشکه چینی (بدون ملات) و به صورت پلکانى ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مرکزیتى خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مرکز (حکومت) ناحیه‌اى اورامان یاد مى‌کرده‌اند.

به غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معمارى، موقعیت چشمه‌هاى پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر شالیار و به ویژه جمعیت و تعداد سکنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت منطقه از زمان ساسانى است.

پیر شالیار

از جمله این کرامات که درباره او روایت می‌کنند ماجرای شفا یافتن «شاه بهار خاتون» دختر شاه بخارا است که «پیر شالیار» به لطف خدا او را شفا می‌دهد. ماجرا از این قرار بوده‌است که «شاه بهار خاتون» کر و لال است و تمام طبیبان از مداوای او عاجز می‌مانند تا اینکه آوازه «پیر شالیار اورامی» به بخارا می‌رسد. پادشاه بخارا هم شرط کرده‌است که هر کسی دخترش را شفا دهد او را به عقد وی درمی آورد؛ بالاخره عموی پادشاه با عده‌ای از اطرافیان پادشاه به سمت اورامان به راه می افتند تا دختر را به نزد «پیر شالیار» ببرند. وقتی که نزدیک روستای «اورامان تخت» می‌رسند گوش‌های دختر به‌طوری آنی شنوا می‌گردند و وقتی هم به نزدیکی‌های خانه «پیر شالیار» می‌رسند صدای نعره دیوی توجه آن‌ها را جلب می‌کند و سریع دیو از تنوره‌ای که هم‌اکنون اهالی به آن «تنوره دیوها» می‌گویند و نزدیک خانه «پیر شالیار» هست، بر زمین می افتد و کشته می‌شود، در این اثنا زبان «شاه بهار خاتون» هم باز می‌شود و شروع به صحبت کردن می‌کند. پادشاه دخترش را به عقد وی در می‌آورد و مردم جشن عروسی بزرگی برای پیرشالیار و بهار خاتون برپا می‌کنند که مراسمی که امروز و در زمستان برگزار می‌شود سالگرد همان روز است.

مسیر دسترسی به منطقه:

تهران- جاده قم به ساوه- همدان – نرسیده به سنندج سه راهی مریوان به سمت غرب 

شرح برنامه:

روز دوشنبه مورخ 13 خرداد، ساعت 20:50 شب با یک دستگاه اتوبوس VIP اختصاصی به همراه 25 تن از اعضا و خانواده های محترم شان به سمت مریوان حرکت کردیم. طبق هماهنگی های انجام شده خانه ای شخصی جهت اقامت رزرو شده بود که حدود ساعت 8:30 صبح بدانجا رسیدم و صبحانه صرف شد. سپس به اتفاق دوستان جهت بازدید از دریاچه زریبار، قایق موتوری و صرف نهار با یک دستگاه مینی بوس رهسپار شدیم. پس از کمی استراحت به سمت مرز باشماق به راه افتادیم که به علت تعطیلات تمامی فروشگاه ها بسته بود. شب هنگام به محل اقامت برگشتیم و تعداد افرادی که از قبل مشخص کرده بودند جهت پیمایش منطقه اورامانات مشغول چیدن کوله و استراحت شدند.

مینی بوس ساعت 5 صبح به درب منزل اجاره ای با همراهی آقای زاهد آمد و به همراه سرپرست و مربیان و سایر دوستان به سمت جنوب شرقی مریوان، و ابتدای روستای ییلاقی کماله حرکت کردیم. ساعت 7:20 پیمایش آغاز گردید.

پس از حدود 30 دقیقه در چشمه گوله جهت صرف صبحانه توقفی حدود یک ساعت داشتیم. پس از پیمایش کمتر از 15 دقیقه از دره خارج شدیم و در جهت جنوب شرقی و مسیر تراورسی  و در امتداد روستای کماله و اورامان تخت با سرقدمی آقای دباغی و گرمای سوزاننده آفتاب ادامه دادیم.

به علت ییلاقی بودن منطقه و وجود چند روستا در امتداد پیمایش از چشمه های پر آب مسیر مستفیض بودیم. نام یکی دیگر از این چشمه ها در مسیر تراورسی، بابا سنه نام دارد.

پس از حدود 2.5 ساعت پیمایش و عبور از یال منتهی به گردنه بنن (پای کوه) برای صرف نهار به ییلاق بنن رسیدیم. مدت زمان پیمایش ما تا توقف برای صرف نهار حدود 4 ساعت به طول انجامید. به علت حرارت بیش از حد دما و زمان باقی مانده برای پیمایش و شب مانی، مدت زمان بیشتری را در ییلاق بنن گذراندیم تا در شرایط بهتری پیمایش را ادامه دهیم. با دستور سرپرست ساعت 4:20 بعدازظهر حرکت را ادامه دادیم و پس از عبور از روستای دَرَویان که ییلاق گلبر نیز محسوب می شود مسیر را به سمت یال منتهی به گردنه گلی که بلندترین نقطه ارتفاعی مسیرمان یعنی 2000 متر بود، ادامه دادیم. پس از اینکه مختصری ارتفاع را کاهش دادیم، در نزدیکی چشمه گُلی شب مانی کردیم. مدت زمان پیمایش عصرگاهی ما حدود 3.5 ساعت بود.

پس از غروب آفتاب از میزان دما کاسته شد و خنکای منطقه کوهستانی کاملا محسوس بود. چشمه گلی در نقطه ای از صفر مرزی واقع است که در آن طرف رشته کوه های با ارتفاع کم که محل عبور قاچاقچیان است، روستای طویله عراق قرار دارد. روستای تَته هم نام یکی از روستاهای مرزی است که نیمی از آن را ساکنان کرد ایرانی تشکیل می دهد و نیمی دیگرا را کردهای عراقی تشکیل می دهند.

صبح هنگام ساعت 7:40 از منطقه ییلاقی چشمه گلی حرکت کردیم و جهت مسیر را کمی به جهت جنوب شرقی و شرق روی یال ادامه دادیم و پس از آن در جهت شمال شرقی از روی گردنه به سمت پایین یال سرازیر شدیم و پس از حدود 2 ساعت پیمایش در ساعت 10:15 به روستای کلجی رسیدیم که مینی بوس منتظر ما ایستاده بود.

 پس از بازدید مختصری از روستای کلجی سوار مینی بوس شدیم و به سمت روستای سلین روانه شدیم. نهار در هتل سلین صرف شد. سد بزرگ داریان هم در پایین این هتل قرار داشت که امکان جابه جایی 40 دقیقه ای با قایق بین روستای سلین و روستای هجیج محقق می شود و یکی دیگر از جاذبه های توریستی منطقه محسوب می شود. پس از بازدید مختصر از روستای سلین با مینی بوس به سمت اورامان تخت به راه افتادیم و حدود 45 دقیقه از روستا بازدید نمودیم که به علت شدت ازدحام جمعیت و گرمای هوا امکان بازدید از مقبره پیر شالیار فراهم نشد. حدود ساعت 4 بعد از ظهر به محل خانه اجاره ای در مریوان رسیدیم و پس از خرید از بازار مریوان در ساعت 8:15 غروب با یک دستگاه اتوبوس VIP به سمت تهران بازگشتیم.

برنامه در ساعت 7:45 صبح روز جمعه مورخ 17 خرداد با رسیدن اتوبوس به ترمینال غرب(آزادی) تمام شد.

کل مسافت طی شده : 23Km

ارتفاع مبدا : 1840m

بیشترین نقطه ارتفاعی : 2000m

مدت تقریبی زمان مسافت :ده ساعت و ده دقیقه

هزینه برنامه : هر نفر 293000 تومان