گزارش برنامه سی قله:قسمت اول

/Content/files/435472fe183248e4bd35e716aceb1e0c/5f8c8a04c0c344f2a9eab176646bc269.jpeg

بنام خدا باشگاه کوهنوردی تهران بر قله 30 سالگی گزارش برنامه صعود 30 قله در منطقه علم کوه و تخت سلیمان به مناسبت سی امین سالگرد تاسیس 23 الی 25 مردادماه 1392 بی شک هر راه و مسیری که برای دستیابی به هدفی متعالی پیمایش می شود نه خالی از خطر است و نه عاری از مانع ، این همدلی و همکاری ماست که قوتی است برای استواری اهداف و پیشبرنده روندها. باشگاه کوهنوردی تهران یا همان گروه کوهنوردی سابق ، از بدو حضورش مسیرش را پیمود و موانع را طی کرد . در این مسیر عمرها صرف شد ، تلخی ها گذشت ، شادی ها به یاد ماند ، بزرگانی از میان ما رفتند و جوانانی به جمع ما پیوستند ، قله هایی صعود کردیم و دره هایی را فرود رفتیم ، بر سطوح دیواره ها گیره ای گرفتیم و بر یخ یخچالها تبری نشاندیم ، بر سیاهی غارها چراغی افروخته و بر سبزی جنگلها چرخی زدیم ، در کنار دشتها و ساحل رودها پا بر رکاب شدیم و گرمای کویر را توصیفی از دوستی ها پنداشتیم ، برای پاکی کوهستان قامتی خمیدیم و افکارمان را به اوج سپردیم تا اینکه چشم برهم زدنی 30 سال گذشت. در ابتدا لازم می دانیم از خداوند بزرگ سپاسگزاری نماییم که اول به ما سلامتی و توانایی حضور در این برنامه باشکوه را عطا نمود. دوم به ما فرصتی داد تا از سه روز نعمت در کنار هم بودن بهره مند شویم و سوم لطف خود را از ما دریغ نکرد تا همگی با سلامت کامل به خانه هایمان بازگردیم. در وهله بعد ضمن ارج نهادن به تلاشهای تمام کسانی که در این 30 سال ، چراغ این خانه را روشن نگه داشتند ، یادی می کنیم از درگذشتگان باشگاه که در این برنامه یادشان همراه ما بود. شهریار امیرسلیمانی ، ایوب باهری ، اسماعیل ریاضی ، پرویز غفاری ، حسن حقی ، علی نصراله ، قدرت اله کسرائیان و وارطان زاکاریان. جا دارد در این قسمت به چگونگی شکل گیری برنامه 30 قله اشاره کنم : اولین تجربه گروه در این نوع صعودها مربوط به صعود 20 قله در 20 سالگی بود که با تعداد خیلی کمتر و ابعاد کوچکتر اجرا شد. روزی که طبق روال هر شش ماه برای نوشتن تقویم ورزشی شش ماهه اول سال 92 هیئت مدیره به همراه جمعی از مدعوین و پیشکسوتان در باشگاه تشکیل جلسه دادند ، آقای رئوفی با پیشنهاد اجرای این برنامه همه را سورپرایز کردند. با صحبتهایی که انجام شد این برنامه مورد موافقت قرار گرفت و مقرر شد این برنامه مختص به قله نوردی نباشد و سایر رشته ها نیز در آن درگیر شوند. از همین رو برنامه دیواره ، گرده و دوچرخه کوهستان نیز به آن اضافه شد. آقای رئوفی سرپرستی کل برنامه را قبول کردند که در واقع ضمانتی بود برای اجرای آن و کمک سرپرستانی در کنار آقای رئوفی قرار گرفتند. چند ماهی گذشت ، در این مدت شاهد بودیم که ایشان در هر جلسه و جمع و کوهی که حاضر می شدند در مورد این برنامه صحبت کرده و همه را به شرکت در این برنامه دعوت می کردند. به مرور که به زمان اجرای برنامه نزدیک می شدیم ، جلسات هماهنگی شکل گرفت و تصمیماتی گرفته و اقداماتی انجام شد که خلاصه آن بدین شرح بود : آقای حسین صفری مسئول تدارکات ، آقای حمید ناظوری مسئول مالی ، آقای مسعود محمدی مسئول حضور و غیاب و حمل و نقل ، آقای هوتن نگهبان مسئول گزارش و محیط زیست ، آقای کورش حسن زاده مسئول عکس ، آقای ابوالفضل زمانی مسئول فنی و تبلیغات و آقای علی نصیری مسئول امداد و نجات تعیین شدند. لوح فلزی جهت تقدیر از راهنمایان کوهستان منطقه علم کوه یعنی آقایان علیمحمد و علیدوست فرضی و رسول نقوی تهیه شد. لوح کاغذی جهت تقدیر از همنوردانی که در برنامه شرکت می کنند ، تهیه شد. مقرر شد برای ایاب و ذهاب تهران تا کلاردشت و بالعکس از بهترین نوع اتوبوس استفاده شود. به همین جهت آقای میرجلالی دو اتوبوس VIP 32 نفره را از یک ماه جلوتر رزرو کرده و مبلغ یک میلیون تومان نیز بیعانه پرداخت شد. ولی در آستانه سفر شرکت تعاونی از تعهدات خود سرباز زد که خوشبختانه آقای میرجلالی پیش بینی این روز را کرده و چند تعاونی دیگر را اصطلاحا در آب نمک خوابانده بودند که در نتیجه دو دستگاه اتوبوس 44 نفره ولوو و اسکانیا رزرو شد. یک برنامه شناسایی حصارچال اجرا شد که در حاشیه این برنامه هماهنگی ها با قرارگاه رودبارک برای انجام مراسم ، با راننده های نیسان برای رزرو نیسان و شیرینی فروشی کاکا برای سفارش کیک تولد انجام شد. مقرر شد بخش اعظم هزینه برنامه توسط باشگاه تقبل شود. تابلو یادبود فلزی این برنامه تهیه شد تا بر روی دیوار باشگاه نصب شود. پوسترها و پرچم های 30 قله تهیه شد. مقرر شد دو وعده غذایی برنامه ، سوپ برای کوهستان و ماکارانی برای ناهار در قرارگاه بصورت عمومی با هزینه باشگاه تدارک دیده شود. مقرر شد دو تیم امداد در سیاه سنگ و شانه کوه مستقر شوند. سفارش چاپ پیام 30 سالگی در فصل نامه کوه انجام شد . همچنین خبر مربوط به این برنامه در سایتها و وبلاگها منعکس شد. در بخش گزارش برای برنامه ای با این وسعت ، یک نفر به تنهایی کاری نمی توانست انجام دهد به همین منظور دو تن از دوستان آقای کورش حسن زاده برای بخش حصارچال و آقای حسین صالحی برای بخش سرچال به کمک مسئول گزارش شتافتند. در بخش عکس آقای کورش حسن زاده در جلسه باشگاه توضیحاتی در خصوص عکس هایی که به گزارش کمک می کند و چگونگی عکس گرفتن و چارچوبهای عکس به بچه ها توضیح دادند. در بخش امداد و نجات آقای علی نصیری با چند نفر هماهنگ کرده و تیم امداد را بستند. همچنین با یکی از دوستانشان آقای حاجی پور که کوهنورد بوده و شغلشان پرستاری است برای حضور در این برنامه صحبت کرده و امکانات خوبی را برای این برنامه تدارک دیدند. در بخش تدارکات آقای حسین صفری زحمات بسیاری را کشیدند و خریدهای لازم را انجام دادند. همچنین هماهنگی ها برای آوردن گاز پیک نیکی و کتری و قابلمه بزرگ برای هر منطقه انجام شد. در بخش محیط زیست کیسه های زباله برای انتقال زباله های تیم و نیز پاکسازی کوهستان در نظر گرفته شد. حضور با تعداد بالا قطعا به طبیعت ضربه می زند ولی می توان با رعایت نکاتی این صدمه را به حداقل رساند. در بخش گزارش برنامه ، آقای هوتن نگهبان در جلسات باشگاه از همنوردان خواستند هر یک گزارشی از برنامه را به تیم گزارش نویسی تحویل دهند و پارامترهای مورد نیاز گزارش را مشخص کردند. در بخش فنی آقای ابوالفضل زمانی با کمک هیئت مدیره و سرپرست و کمک سرپرستان برنامه ، چینش نفرات و تقسیم وظایف را انجام داد و برای هرقله یک سرپرست نیز تعیین شد. هرچند با کم و زیاد شدن نفرات ، این چیدمان تا لحظه رسیدن به رودبارک تغییر میکرد. همچنین ایشان هماهنگی هایی را با سرپرستان برنامه های قله ، دیواره ، گرده و دوچرخه انجام دادند و جلساتی را با آنان در باشگاه برگزار کردند که در این میان برنامه دیواره به عللی از حالت رسمی خارج و بصورت شخصی اجرا شد. در بخش ثبت نام آقایان رئوفی و میرجلالی از سه هفته جلوتر بصورت هرهفته در باشگاه ثبت نام کرده و البته از طریق سایت و پیامک نیز اطلاع رسانی شد. یکی از مهمترین محورهای صحبتهای جلسات هماهنگی ، تعداد شرکت کنندگان بود و اینکه آیا اصلا می توان بر روی هر قله 2 نفر را داشت یا نه؟ برای هر تعداد شرکت کننده فکر شد. مثلا اگر تعداد کم بود چند قله را یک تعداد خاص صعود کنند، اگر تعداد نفرات به اندازه تعداد قله ها بود برای قله های سخت تر تعداد نفرات بیشتر و برای قله های راحت تر تعداد نفرات کمتر در نظر گرفته می شد و اگر تعداد بالا بود که مشکل خاصی نبود و هر قله را 2 یا 3 نفر صعود خواهند کرد. خوشبختانه استقبال خوبی از طرف بچه ها شد که این موضوع کارها را سخت تر و در عین حال شیرین تر می کرد. در برنامه ریزی اولیه دو قله شاه علمدار و کرماکوه در جمع 30 قله بودند ولی از آنجایی که این دو قله از مناطقی به جز سرچال و علم چال و حصارچال صعود می شوند در نتیجه به جهت افزایش ضریب ایمنی برنامه و یکدست کردن قلل (همگی بالای 4000 متر) و اینکه عملا دوستانی که برای صعود این دو قله اعزام می شدند از فضای جشن و برنامه دور می شدند لذا دو قله تخت خرس در حصارچال و تخت رستم در سرچال جایگزین آنها شدند. خدا را شکر تمامی کارها به خوبی انجام شد. هفته های آخر برای رسیدن برنامه لحظه شماری می کردیم چون می دانستیم برنامه خاطره انگیزی خواهد شد و شاید باید 10 سال صبر کرد تا برنامه ای اینچنینی اجرا شود. بیشترین تعداد ثبت نامه کننده 93 نفر بود که در روز آخر 12 نفر کنسل کرده و یک نفر هم خواب ماند !! قرار حرکت ساعت 30/4 صبح روز چهارشنبه مورخ 23 مرداد 92 در میدان انقلاب تعیین شد. بخاطر اینکه محل قرار نزدیک باشگاه بود و از طرفی استرس دیر خوابیدن و زود پاشدن و اینکه مبادا دیر برسی ، به ذهنم رسید شب را در باشگاه سپری کنم. با هیئت مدیره مطرح کردم که خوشبختانه مورد موافقت قرار گرفت و با نگهبان ساختمان نیز هماهنگ شد. با چند نفر از دوستان موضوع را مطرح کردم که در نهایت با 6 نفر شب را در باشگاه سپری کردیم. این کار یک مزیت داشت و آن اینکه دیگر نیازی نبود وسایل عمومی مانند چادرها ، طناب ، پرچم ها ، گاز و کتری و ... توسط بچه ها برده شده و مجددا صبح زود آورده شود. اینجوری نگرانی از بابت جاگذاشتن وسایل هم وجود نداشت. شب خاطره انگیزی بود. سعی کردیم زود بخوابیم . ساعت 4 صبح از خواب برخواستیم. بلافاصله پنجره را باز کردیم. بچه ها را می دیدیم که یک به یک از همه جای میدان خودشان را به محل قرار می رساندند. سر کوچه باشگاه آقای حسین صفری با کوهی از تدارکات برنامه که با سلیقه خاصی بسته بندی شده بود ایستاده بود که با کمک چند نفر از بچه ها کلیه بارها به پای اتوبوس منتقل شد. خوشبختانه اتوبوس اول سرساعت آمده بود که با برنامه ریزی آقای مسعود محمدی هرکس سوار اتوبوسی شد که از قبل برایش مشخص شده بود. با همراهی و کمک همگی ، اتوبوس اول ساعت 45/4 یعنی 15 دقیقه زودتر از پیش بینی و اتوبوس دوم ساعت 5 حرکت کرد. یکی از نگرانی ها این قسمت بود که مبادا بخاطر تعداد نفرات زیاد و حجم وسایل ، سردرگمی و اتلاف وقت بوجود آید که خوشبختانه همه چیز به بهترین نحو مدیریت شد. آقایان مجید درودگر و رضا برمکی صبح زود با ماشین شخصی از تهران حرکت کرده و قبل از ظهر خود را به سرچال رسانده بودند . این دوستان زحمت کشیده و بزرگترین اطاق پناهگاه سرچال را گرفتند ، همچنین تعدادی از بارهای عمومی را با خود برده و تحویل قاطر دادند (شایان ذکر است چون تیم اصلی دیر به ونداربن می رسید و عملا قاطری در آن ساعت بالا نمی رفت لذا این تمهید در نظر گرفته شد). علاوه بر این دو ، 4 نفر با یک ماشین و 1 نفر با ماشین شخصی به روبارک آمدند و یک نفر در ونداربن انتظار تیم را می کشید و اتوبوس ها با 72 نفر راهی کلاردشت شدند. ساعت 10 به کلاردشت رسیدیم و اتوبوس ها تا ابتدای رودبارک رفتند و از آنجا تیم بوسیله 6 دستگاه نیسان به قرارگاه رودبارک منتقل شد که البته تیم دوچرخه رکاب زدند. ساعت 11 به رودبارک رسیده و هرکس مشغول کاری شد. به سرپرستان هر قله ، پرچم آن قله به همراه کیسه زباله تحویل داده شد. همچنین جلسه توجیهی برگزار و منطقه و مسیر و قله هرکس مشخص شد. وسایل اضافه داخل انبار گذاشته شده و قرار آماده باش برای حرکت ساعت 30/13 تعیین شد. تیم گزارش نویسی : کورش حسن زاده – حسین صالحی – هوتن نگهبان ادامه دارد ........