دوچرخه سواری کویر ورزنه
گزارش برنامه دوچرخه سواري كوير ورزنه به تاريخ 20 الي 22 بهمن 91 كوير مركزي ايران كه به نامهاي چاله كوير، دشت كوير و كوير نمك هم شناخته ميشود، چاله زمينشناسى مثلث شکل ناموزون است که ضلع قاعده آن کوههاى طبس تا کوههاى سبزوار در مشرق و دو ضلع آن يکى از ارتفاعات جنوبى البرز شرقي و کوههاى سمنان تا سبزوار در شمال ضلع ديگر ارتفاعات تفرش و کاشان و کوههاى انارک و جندق در جنوب مىباشد. در داخل اين چاله دو حوضه يکى مسيله در مغرب و حوضه ديگر موسوم به دشت کوير در مشرق قرار دارد. سرپرست و مسئول جي پي اس و عكس : سعيد گودرزي تداركات غذايي: فرهاد شريف حمل و نقل: ندا دادوند گزارش نويس: ليلا عزيزي عقبدار: ميثم صديقي پونه كارگر مهدي نوريان محمد مشهدي قاسم قرار حركت ساعت 22 پنجشنبه 19 بهمن از خيابان آزادي مقابل ايران فيلم، ساعت 22:15 با چهار نفر ( محمد مشهدي قاسم، ليلا عزيزي، مهدي نوريان و ميثم صديقي) به سمت شمال شرق تهران رفتيم و خانمها كارگر و دادوند و آقايان شريف و گودرزي در مسير سوار شدند. براي حمل دوچرخه ها چرخهاي جلو باز شد و دوچرخه ها روي سقف ميني بوس قرار گرفته و با طناب بسته شدند. ساعت 9:30 صبح جمعه به شهر كوهپايه رسيديم. این بخش یکی از گستردهترین و قدیمیترین بخشهای استان اصفهان میباشد که در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته و از شمال به شهرستانهای اردستان و برخوار و میمه و از جنوب به بخشهای جلگه و بن رود استان اصفهان و از شرق به استان یزد و شهرستان نایین و از غرب به بخش مرکزی اصفهان محدود میشود.دوچرخه ها پياده و تنظيم شدند و پس از چيدن كوله هاي يكروزه و خوردن صبحانه ساعت 11 حركت خود را آغاز نموديم. مسير آسفالت و تردد وسايل نقليه كم بود. براي نماز در امامزاده اسحاق توقف داشتيم و پس از پرس و جو در مورد مسير و صحبتهاي سرپرست با اهالي منطقه حركت خود را به سمت ورزنه آغاز نموديم. مسير بكر و دو طرف تا چشم كار مي كرد پوشش گياهي به صورت بوته اي بود. به دليل اينكه صبحانه دير خورده شده بود امروز براي ناهار برنامه هاي نداشتيم و شب در ورزنه وعده ناهار و شام با هم خورده مي شد. بعد از روستاي هاشم آباد تا ورزنه آبادي وجود نداشت. هاشم آباد جزء دهستان گاوخونی به مرکزیت قورتان و فاصله ی آن تا مرکز دهستان 10 کیلومتر و تا مرکز بخش شهر ورزنه 18 کیلومتر می باشد. نفرات با فاصله 10 تا 20 متري از هم حركت مي كردند و هر 45 دقيقه استراحتهاي كوتاهي براي نوشيدن مايعات داشتيم. ساعت 14:30 به ورزنه رسيديم. برنامه امروز بازديد از گاو چاه و پياده روي در رملهاي ورزنه بود. شهر ورزنه در 110 كيلومتري جنوب شرقي اصفهان واقع شده و نزديكترين شهر و سادهترين راه دسترسي به تالاب گاوخوني به شمار ميآيد. اين شهر با جمعيتي در حدود 1000 نفر مركز بخش بن رود از توابع شهرستان اصفهان است كه داراي مساحتي در حدود 2300 كيلومتر مربع ميباشد. از لحاظ جغرافيايي ورزنه در جنوب غربي شهرستان نايين، غرب تالاب گاوخوني و خط مرزي استان يزد، شمال بخش جرقويه و شرق بخش جلكه به مركزيت هرند در عرض 32 درجه و 25 دقيقه شمالي و 52 درجه و 39 دقيقه طول شرقي قرار دارند و ارتفاع آن از سطح دريا 1477 متر ميباشد. مردان اين شهر بيشتر به كشاورزي و زنان به كار قاليبافي مشغول هستند. ورزنه را سفيدترين شهر ايران معرفي كرديم، چرا كه هر رهگذري كه گذرش بر اين شهر ميافتد، اولين چيزي كه جلب توجه ميكند، زنان و دختران چادر سفيدي هستند كه به جاي پوشيدن چادر سياه متداول، چادري به رنگ كاملاً سفيد به سر ميكنند . نظر دكتر سيروس شفق، نويسندهي كتاب جغرافياي اصفهان در اين باره اين است: «زنان ورزنه بدون استثنا چادر سفيد به سر ميكنند كه معرف گرماي شديد تابستاني است. عقيده بعضي بر اين است كه چون از زماناي گذشته ورزنه محل كشاورزي و كشت محصولاتي همچون پنبه بوده است، امكان تهيه چادر سفيد از نخ آن به راحتي ميسر بوده است». در اظهار نظر ديگري پيرامون علت پوشش سفيد زنان ورزنه چنين آمده است : «از آن جا كه ورزنه در گذشته ديار روحانيون زردشتيان بوده است، اين رسم بنا به اظهار نظر برخي نويسندگان از رسومات آنان ميباشد، چرا كه روحانيون زردشتي لباسي از پنبه ميپوشيدند و نوار مقدسي در تشريفات مذهبي به گردن ميآويختند كه از جنس پنبه بوده است». ابتدا از پل ورزنه كه بر روي زاينده رود قرار داشت ديدن كرديم. به خاطر ايجاد جاذبه توريستي براي پل با ايجاد يك بند خاكي آب در اطراف پل راكت نگه داشته شده بود تا مسافران بتوانند آنجا قايق سواري كنند. سپس به سمت گاو چاه ادامه مسير داديم. 15:30 در گاوچاه بوديم. گاوچاه ورزنه» در 100 کیلومتری جنوب شرق اصفهان در ورزنه، واقع شده است. حاج ابراهیم حیدری، پیرمرد 60 ساله ی ورزنه یی، یک حلقه گاوچاه را باز سازی کرده است. با این روش سنتی، روزانه سه هزار مترمربع زمین کشاورزی را در دو نوبت صبح و عصر می توان آبیاری کرد. برای بالا کشیدن آب از یک یا دو راس گاو کوهان دار سیستانی استفاده می شود. گاوها بر یک سطح شیب دار یا «گاو رو» به طول 10 متر حرکت مي کنند و دلو را که به چرخ چاه بسته شده، در حالی که پر از آب شده است، از کف چاه 10 متري بالا مي کشند. حاج ابراهیم براي گاوهای آواز مي خواند و آنها از چاه آب می کشند. حاج ابراهيم ابياتي از باباطاهر را سر مي داد « دو سه روزه که بوی گل نیومد / صدای چه چه بلبل نیومد بریم از باغبان گل بپرسیم / چرا بلبل به سیر گل نیومد؟ گل سرخُم چرا خوابی و نالی؟ / بیا تقسیم کنیم دردی که داریم بیا قسمت کنیم درد سرت را / که تو کوچک تری طاقت نداری سرت نازم که سرسر می کنی تو / مثال میش، به به می کنی تو مثال بره گم کرده مادر / دمادم یاد مادر می کنی تو» 16:30 در محل رملها بوديم و پس از پياده روي و عكاسي براي شب ماني به سمت ورزنه برگشتيم. در خيابان شهرداري و در پاركي كمپ زديم. دوچرخه ها با قفل و طناب به تير چراغ برق متصل شدند. شنبه 21 بهمن بيدارباش ساعت 5:30 و حركت ساعت 7:15 . از ورزنه تا ندوشن مسير بكر و به غير از روستاي سورگ آبادي ديگري وجود ندارد. ابتداي مسير بر خلاف تصور ما جاده تا تالاب گاوخوني آسفالته بود. پوشش گياهي به صورت بوته اي نسبت به روز قبل بيشتر بود و كاميونهايي كه از معادن گرانيت در كوير بار جابجا مي كردند در فواصل زماني بين 15 تا 20 دقيقه از كنارمان رد مي شدند كه آقاي صديقي با سوت همه را در يك صف فرا مي خواند. 9:20 به تالاب رسيديم كه هيچ اثري از زندگي در آن جريان نداشت و هر چند متر در گوديهاي تالاب آبي جمع شده بود. از مجموع بيش از 200 تالاب موجود در كشور، 19 تالاب آن جزو تالابهاي مهم بين المللي است كه تالاب گاوخوني يكي از آنها به شمار ميآيد. تالاب گاوخوني در انتهاي مسير رودخانه زايندهرود واقع شده است. اين رودخانه در طول مسير خود با انواع فاضلابهاي كشاروزي، صنعتي و شهري آلوده شده و اين آلودگيها در نهايت وارد تالاب ميشوند. بسياري از سموم ناشي از اين آلودگيها ميتواند با وارد شدن در مسيرهاي طولاني و پيچيده شيميايي در يك زمان نسبتاً طولاني تجزيه و از درجه سميت آن كاسته شود. به اين ترتيب تالاب به عنوان يك تصفيهكنندهي طبيعي از آلودگيهاي بعدي سفرههاي آّب زيرزميني جلوگيري مي كرده. از نقشهاي مهم و حياتي تالاب، جلوگيري از حركت شنهاي رواني است كه در پهنه وسيعي از ناحيه غربي تالاب گسترش دارند. تپههاي شني مذكور تحت تاثير رطوبت تالاب، پوشش گياهي و خاصيت مويينگي خاك به مقدار زيادي تثبيت شده و در نتيجه شهرها، مزارع و روستاهاي مجاور آن از خطر پوشيده شدن توسط شنهاي روان در امان هستند. پس از ديدار از تالاب با خاكي شدن جاده جاذبه هاي طبيعي و ورزشي برنامه نيز پربارتر مي شد و در نزديكي قلعه خرگوشي بده بستان داشتيم كه لذت دوچرخه سواري را چند برابر مي كرد. تيم به صورت دو نفره يا سه نفره و گاهي هم انفرادي با هم ركاب مي زدند و در مورد برنامه و ساير علايق مشتركشان صحبت مي كردند. ساعت 13 قلعه خرگوشي بوديم و ميني بوس هم كمي قبل تر از به قلعه رسيده بود. امروز از ساعت 11:30 به بعد ميني بوس جلوتر و يا عقب تر از تيم عبور مي كرد. پس از صرف ناهار و استراحتي كوتاه ساعت 15 ادامه مسير داديم. با نزديك شدن به كوههاي منطقه كه معدن سنگ هم در دل آنها بود مسير شيب مي گرفت و در نهايت ساعت 17:30 به روستاي سورگ رسيديم و با همكاري مردم منطقه در مسجد روستا مستقر شديم. امكان حمام براي تيم فراهم شد. تعدادي از دوستان به همراه يكي از مهمانان منطقه براي استفاده از آسمان كوير و ستاره شناسي راهي اطراف روستا شدند. يكشنبه 22 بهمن بيدارباش ساعت 5:30 و ساعت 7:15 حركت خود را در جاده آسفالته و به سمت گردنه اي آغاز نموديم. بعد از گردنه وارد جاده اصلي منتهي به ميبد مي شديم كه حركت وسايل نقليه و صداي بوق آنها را با ديدن تيم در مسير به همراه داشت. جاده خاكي ميانبري از روستا تا اين جاده وجود داشت كه بنا به صلاحديد سرپرست از آن استفاده نشد. دورنمايي از طبيعت بكر كوير سمت راست و چپمان ديده مي شد و كوههاي سوزني منطقه چشم نوازي مي كرد. شهر و روستاهاي مهم منطقه تا ميبد شامل ندوشن و نيوك بود كه توقف كوتاهي در هر يك داشتيم. ساعت 13:44 در پارك بهاران ميبد برنامه ركاب زدن به پايان رسيد. دوچرخه ها با همكاري دوستان روي ميني بوس بسته شد و پس از تعويض لباس و صرف ناهار و مرتب نمودن وسايل در ميني بوس ساعت 16:15 به سمت تهران حركت كرديم و 30 دقيقه بامداد در تهران بوديم . چهار نفر در نواب و تقاطع انقلاب و توحيد پياده شدند و بقيه اعضا هم در مسير. هزينه برنامه با حساب مجاني بودن وسيله نقليه كه توسط خانم دادوند هماهنگ شده بود 45000 تومان شد. مسير پيموده شده توسط جي پي اس خودم: 137 كيومتر جمعه:9/68 شنبه: 84 يكشنبه:8/84