گــــزارش بـــــرنـــامــه قله خِرونَرو

/Content/files/bef6d29fa2a14c6b8ecf5eaabe1838e0/227b4310a66749be9c16ada6a2d8de37.jpeg

گــــزارش بـــــرنـــامــه قله خرونرو تاریخ اجرا : 27/2/1392 مدت اجرا : 5/1 روز سرپرست و گزارش برنامه : هوتن نگهبان شرکت کنندگان : فرهاد چمنی – مهدی نوریان موقعیت منطقه ای : قله خرونرو به ارتفاع 3511 متر در منطقه البرز شرقی بلندترین قله بر روی خط الراسی است که به مانند دژی مستحکم دو استان مازندران و سمنان را از یکدیگر جدا می کند. ضلع شمالی این خط الراس بعلت مواجه با رطوبت دریای خزر کاملا جنگلی و سرسبز است ولی ضلع جنوبی آن کاملا متفاوت بوده و خشک می باشد. از سایر قلل این خط الراس که کاملا صخره ای است می توان به قلل دخترقلعه ، سه گوسفندک ، لپ چک و سرچک اشاره کرد. این منطقه از پیشینه تاریخی بهره مند است و هنگام حضور در آنجا با آثار بسیاری ناشی از کاوش گنج روبرو می شوید. راههای دسترسی : برای رسیدن به پای کار یعنی روستای سنگده ، ابتدا از تهران وارد اتوبان شهید بابایی شده و در انتهای اتوبان وارد آزادراه تهران – پردیس می شویم. در گذشته در انتهای آزادراه باید وارد شهر پردیس و سپس بومهن می شدیم و در دو راهی فیروزکوه- هراز به سمت جاده فیروزکوه حرکت می کردیم ولی اکنون با بازگشایی کنارگذر بومهن ، مستقیما از آزادراه وارد کنارگذر شده و یکراست به جاده فیروزکوه می رسیم که این کار باعث کاهش بسزای زمان سفر ما شد چراکه ترافیک بومهن یکی از معضلات سفرهای این منطقه بود. در جاده فیروزکوه پس از گذر از شهرهای آبسرد ، گیلاوند و دماوند به فیروزکوه می رسیم . از آنجا به سمت گردنه گدوک رفته و به سمت قائمشهر حرکت می کنیم. پس از گذر از منطقه ورسک و دوآب به منطقه پل سفید می رسیم. (از چهارراه تهرانپارس تهران تا پل سفید 181 کیلومتر- از گردنه گدوک تا پل سفید 40 کیلومتر) جنب پمپ بنزین پل سفید یک جاده فرعی آسفالته وجود دارد که به سمت روستای سنگده می رود. این جاده فوق العاده زیبا پس از 25 کیلومتر و گذر از روستاهای متعدد و نیز شرکت چوب فریم به سنگده به ارتفاع 1325 متر می رسد. لازم به ذکر است از بلندترین قسمتهای این جاده ، رشته کوه سنگی خرونرو به خوبی نمایان است . سنگده مرکز منطقه بنافت از توابع بخش دودانگه شهرستان ساری می باشد. بواسطه این مرکزیت و همچنین وجود شرکت چوب فریم از امکانات مناسبی همچون بانک ملی و دستگاه خودپرداز به همراه دو موسسه مالی و اعتباری دیگر ، پاسگاه انتظامی ، نانوایی بربری ، تعاونی مسافربری ، مغازه و .... برخوردار است. کسانی که فاقد ماشین شخصی هستند می توانند از ترمینال شرق سوار بر اتوبوس یا سواری های ساری یا قائمشهر شده و در پل سفید پیاده شوند و از آنجا با ماشین های کرایه که در کنار پمپ بنزین توقف می کنند ، خود را به سنگده برسانند. سنگده مسیر صعود از جبهه شمالی خرونرو است. برای صعود از جبهه جنوبی می بایستی قبل از منطقه دوآب در محل سه راهی به سمت راست پیچید و به روستاهای کنگلو یا آریم از توابع منطقه خطیرکوه رفت. فصل صعود : مسیر شمالی خرونرو یعنی از روستای سنگده فوق العاده زیباست . عبور از جنگل های انبوه ، گذر از مراتع و دامنه های سرسبز ، درگیری با سنگ و مه و حرکت بر روی خط الراس از زیبایی های این مسیر است ولی به یاد داشته باشید که این مسیر به هیچ وجه زمستانی نیست و برای زمستان باید از جبهه جنوبی اقدام نمود. اما بهترین فصل صعود جبهه شمالی تیرماه است که برفهای دهلیزها کاملا آب شده باشد و نیز سرسبزی کوه باقی باشد. اگر در فروردین و اردیبهشت و اوایل خرداد صعود می کنید باید خود را برای درگیری جدی با برفچال ها که در دهلیزها انباشته شده و شیب تندی دارند ، آماده کنید و اگر در اواخر مرداد و شهریور و مهر صعود می کنید دیگر از سرسبزی کوه خبری نیست. برای صعود پاییزه در این منطقه باید زمانبندی را خیلی جدی گرفت. فراموش نکنید وجود مه یکی از مسایل مهم این منطقه است که اگر ابزارهای مواجهه با آن یعنی راهنما یا GPS را به همراه نداشته باشید به جای لذت بخشیدن به صعود تبدیل به یکی از خطرات کوهستان می شود. شرح برنامه : تیم 3 نفره ما ساعت 13 روز پنجشنبه مورخ 27/2/92 از چهارراه تهرانپارس با یکدستگاه خودرو شخصی به سمت سنگده حرکت نمود. در 10 کیلومتر مانده به فیروزکوه در رستوران زیتون به مدت نیم ساعت نهار صرف می کنیم. جنب این رستوران پمپ بنزین و سرویس بهداشتی است و در محوطه اطراف آن می توان به استراحت پرداخت. ساعت 15 مجددا حرکت را از سر میگیریم و در ساعت 15/16 به سنگده می رسیم و در آنجا با راهنمای محلی که از قبل هماهنگ شده بود ملاقات می کنیم. ماشین را در گوشه ای از میدان روستا پارک می کنیم و خود را آماده می نماییم. ساعت 10/17 با یکدستگاه خودرو پیکان متعلق به راهنما وارد جاده خاکی شده و به داخل جنگل می شویم. ابتدای این جاده خاکی در کنار اطاقک نگهبانی شرکت چوب فریم می باشد که موسوم به تلار سربند است. لازم بذکر است این روستا دارای قرارگاه کوهنوردی می باشد که متعلق به هیئت کوهنوردی ساری است لیکن بعلت اینکه ما از آن استفاده نکردیم از امکانات آن بی اطلاعیم. ساعت 30/17 به محلی می رسیم که ماشین را در کنار جاده در ارتفاع 1870 متر پارک کرده و ساعت 40/17 کوهپیمایی را در جهت جنوبغربی و جنوب آغاز می کنیم. از روستا تا اینجا حدودا 9 کیلومتر مسافت بود که دو راهی های متعددی نیز بر سر راه وجود داشت به همین علت وجود راهنما بیش از پیش نیاز است ولی یکی از مشخصه های مسیر درست عبور از درب آهنی جنگلبانی است. همچنین بعلت بارندگی زیاد در منطقه ، جاده در این فصل گل آلود و لغزنده است که تبحر در رانندگی و همچنین وسیله نقلیه مناسب را طلب می کند. به محض شروع کوهپیمایی بارانی که انتظارش را می کشیدیم می آید و هرلحظه بر شدت آن افزوده می شود. به علت بارندگی روزهای گذشته و نیز باران شدیدی که باریدن گرفته زمین کاملا گل آلود است و حرکت را با مشکل روبرو می کند. در مسیر حرکت رد چرخ ماشین های دودیفرانسیل مشخص است که متاسفانه چهره طبیعت را خراب کرده است . البته برای ما راهنمای خوبی است چراکه کافی است به موازات رد چرخها حرکت کنیم تا به کلبه برسیم. راهنما در مورد جنگلی که در آن هستیم توضیح می دهد که بزرگترین راشستان (سرشار از درختان راش) ایران است و تحت نظر یک مرکز تحقیقاتی جنگل قطعه بندی و درختان شماره گذاری شده و بر روی آنها مطالعه انجام می شود. بارش باران و تگرگ و مه حاکم بر منطقه زیبایی و لطافت خاصی به فضا بخشیده بود و بعضی مواقع که مه کنار می رفت از لابلای درختان صخره های کوهستان نرو پدیدار می گشت که واقعا پرهیبت بود. به مرور از جنگل خارج شده و درختچه ها خودنمایی می کنند که به مرور جای خود را به مراتع واقع در دامنه صخره ها می دهند. در اینجا کلبه از پشت مه خود را به ما نشان می دهد. برای رسیدن به آن باید از جایی که دیگر رد چرخ ماشین تمام می شود و خوشبختانه ماشینها از آنجا جلوتر نمی توانند بروند به سمت راست در یک مسیر تراورسی وارد یک دره کوچک شد و از آن طرف دره مجددا صعود کرده تا به چشمه می رسیم . از آن آب برداشته و چند دقیقه بعد به کلبه می رسیم که بر روی یک تپه در منطقه تلی چال در ارتفاع 2250 متر بنا شده و کاملا مشرف به مناظر زیبای اطراف می باشد. ساعت 15/19 وارد کلبه می شویم که هنوز صاحبان آن وارد منطقه نشده اند. آنقدر باران شدید بود که با وجود پانچو باز هم خیس شده ایم. به کمک بخاری هیزمی داخل کلبه آتش روشن کرده و لباسهای خیسمان را خشک می کنیم. شب سردی را پشت سر می گذاریم. سراسر شب باران شدید و رعد و برق و طوفان حاکم بر منطقه است. قبل از برنامه هواشناسی را از چند سایت چک کرده بودم که همگی برای روز جمعه بارندگی پیش بینی کرده بودند. در گوشه ذهنم به این می اندیشیدم که اگر هوا اینگونه بماند یا مه آلود باشد برنامه را کنسل کنم و فردا به روستا برگردیم. پس از صرف شام کوله های فردا را آماده می کنیم و به درون کیسه خواب هایمان می رویم. ساعت بیدار باش را 4 صبح اعلام می کنم. صبح که از خواب برمی خیزیم ، با هوای صاف و پرستاره روبرو می شویم. پس خود را آماده صعود می کنیم. صبحانه را صرف کرده و ساعت 6 حرکت را آغاز می کنیم. مسیر صعود را از دهلیز مرکزی که دقیقا به سمت جنوب در روبروی کلبه قرار دارد انتخاب می کنیم. دهلیز دیگری در سمت چپ قرار دارد که در گزارشاتی که بر روی اینترنت قرار داشت از آن صعود کرده بودند ولی ما با صلاحدید راهنما وارد دهلیز مرکزی می شویم. یکی از چالشهای این قسمت همین انتخاب دهلیز صحیح است چراکه با وجود دهلیزهای متعدد امکان انتخاب اشتباه و روبرو شدن با دیواره ها و یا پرتگاهها وجود دارد. شیب تند دامنه را صعود می کنیم تا وارد دهلیز می شویم . برف از آنچه فکر می کردم در این قسمت کمتر است. شاید بارشهای مکرر باران در روزهای قبل عامل این قضیه باشد. انتهای دهلیز به سمت چپ متمایل شده و درگیری با سنگ شروع می شود. سپس به درختان کوچک بلوط می رسیم که باید از لابلای آنها عبور کنیم. بعد از چند دست به سنگ دیگر به دیواره ای می رسیم . سمت راست دیواره دهلیزی پربرف و سمت چپ یک گرده سنگی است که ما مسیر سمت چپ را انتخاب می کنیم و پس از صعود آن به پشت دیواره می رسیم. در اینجا صحنه ای بدیع در مقابلمان ظاهر می شود. یک مرتع سرسبز موسوم به منطقه موزی تپه با یک دیواره در روبرو و آفتابی دل نشین و البته دماوند سرفراز در دوردست. در اینجا راهنما یک بوته آتش می زند تا اهالی روستا بدانند ما در حال صعود هستیم . ساعت 8 به اینجا رسیدیم. از اینجا در سمت جنوبغربی محلی به نام سه گوسفنک بر روی خط الراس را نشانه می رویم. محلی که سه سنگ در کنار هم قرار دارند. برای رسیدن به آنجا باید از برفچالی صعود کنیم که در آن ساعت از روز هنوز آفتاب بر آن نتابیده و یخ زده است. کمی که بر روی آن حرکت می کنیم ، به سختی می توان با کفش جای پا کند ، و با توجه به شیب زیاد برفچال از کلنگ استفاده کرده و به نوبت جای پا می کنیم. این کار تا به سه گوسفنک برسیم ادامه دارد. از آنجا بر روی خط الراس قرار می گیریم و در پناه آفتاب به سمت غرب و جنوبغرب حرکت می کنیم. از روی خط الراس جناح جنوبی کوه مشخص است که از لحاظ پوشش کاملا با سمت شمال متفاوت است. کمی که بر خط الراس حرکت می کنیم ، راهنما قله ای فرعی را در جناح شمالی خط الراس نشان داده و آن را قله خرونرو معرفی می کند ولی این قله با آنچه که من تحقیق کرده ام متفاوت است هم از لحاظ ظاهر هم از لحاظ ارتفاع و هم اینکه بر روی خط الراس قرار ندارد. پس به راهنما اعلام می کنم که ما خط الراس را ادامه می دهیم و راهنما می گوید که من همین جا تا برگشتن شما می مانم. از اینجا به بعد باید کاملا با تکیه بر اطلاعاتی که از قبل کسب کرده ام ادامه دهیم. در اینترنت عکس های قله را دیده ام که تابلوی فلزی آبی رنگی بر روی آن قرار دارد. به اولین قله بر روی خط الراس می رسیم که دست به سنگ است. با خیال اینکه شاید قله خرونرو باشد آن را صعود می کنیم ولی در پشت آن قله های دیگری بود ولی راه نمی داد . در نتیجه همان مسیر صعود را فرود می رویم و از زیر آن را تراورس می کنیم. به خاطر اینکه نمی دانیم کدام قله دقیقا خرونرو است مجبوریم به همه قله ها سر بزنیم که همگی دست به سنگ است و از پشت آن فرود بیاییم که این خود زمان برنامه را اضافه می کند چراکه اگر بدانید کدام قله ها فرعی است می توانید آنها را از زیر تراورس کنید. بهرحال تلاشمان نتیجه داده و تابلو را بر روی قله می بینیم و در ساعت 11 بر روی قله خرونرو می ایستیم. بر روی تابلو ارتفاع قله 3620 متر نوشته شده ولی GPS ما ارتفاع 3511 متر را نشان می دهد. از روی قله ، قله های قدمگاه ، ارفع کوه و نیزوا مشخص است. مه یواش یواش از پایین دست به سمت بالا حرکت می کند. پس از عکاسی بلافاصله به پایین برمی گردیم و این بار قله های فرعی را از زیر رد می کنیم. از سه گوسفنک به بعد کاملا داخل مه قرار می گیریم و برفچال را که برف آن شل شده با احتیاط فرود می رویم. مه به قدری غلیظ است که چندبار راهنما نیز دچار اشتباه می شود که GPS به کمک می آید و مسیر صحیح را به ما نشان می دهد. ولی در کل راهنمایمان به منطقه بخصوص در مناطق جنگلی و دهلیزها و دست به سنگ مسلط بود. ساعت 15/15 به کلبه می رسیم . امروز با توجه به اینکه هوا خوب بود چند نفری تا کلبه صعود کرده بودند. ناهار را صرف کرده و کوله را بسته و به سمت جنگل سرازیر می شویم. ساعت 30/17 به ماشین و ساعت 18 به روستا می رسیم. با راهنمایمان خداحافظی کرده و به سمت تهران حرکت می کنیم و در نهایت برنامه در ساعت 30/21 در چهارراه تهرانپارس به اتمام می رسد. نکات مهم : برای صعود در این فصل از این جبهه ، پوشاک مناسب از جمله پانچو و نیز تجهیزات مناسب از جمله کلنگ همراه داشته باشید. برای شب مانی روی کلبه حساب نکنید و چادر به همراه داشته باشید. آنتن موبایل تا کلبه برقرار است. برای صعود آشنایی به فنون سنگنوردی توصیه می شود. همچنین اگر در بهار صعود می کنید آشنایی با نحوه گام برداری در برف و ترمز کردن هنگام سقوط الزامی است. برای صعود قله از این جبهه یک تیم با نفرات بالا توصیه نمی شود. به نظر من حداکثر 5 تا 6 نفر مناسب است. داشتن راهنمای محلی و همراه داشتن دستگاه GPS الزامی است. دهلیزهای این کوه دارای شیب تندی است پس حین فرود احتیاط بیشتری را می طلبد. کل زمان صعود روز اول : 30/1 کل زمان صعود روز دوم : 5 ساعت (با احتساب حدود 30 الی 40 دقیقه استراحت) کل زمان فرود از قله تا کلبه : 45/3 (با احتساب حدود 20 دقیقه استراحت و پیدا کردن مسیر صحیح) کل زمان فرود از کلبه تا ماشین : 45 دقیقه