گزارش برنامه

تاریخ اجرا:31 مرداد تا 3 شهریور ماه 1396

ارتفاع قله: 4400 متر

موقعیت قله : رشته کوه تخت سلیمان – علم کوه

دسترسی : تهران – جاده کرج چالوس – مرزن آباد – کلاردشت – رودبارک – ونداربن – سرچال

تجهیزات گروهی : فرند نیم ست، شفت نیم ست، میخ 5 عدد، چکش، کوییک 5 عدد، طناب 50متری 2 عدد، طناب انفرادی، تسمه و بلوک در سایز های مختلف، بیسیم یک جفت، رکاب یک جفت، یومار.

 تیم ما یک بار 34 کیلویی متشکل از ابزار فنی و چند قلم از لوازم شب مانی و خوراک پزی بوسیله قاطر به پناهگاه سرچال ارسال کرد.

روز شمار برنامه :

31 تیر – حرکت به سمت منطقه کلاردشت – ونداربن

1 شهریور – صعود تا پناهگاه سرچال ارتفاع 3800

2 شهریور – صعود قله دندان اژدها  و برگشت به پناهگاه سرچال

3 شهریور – برگشت به سمت ونداربن و  تهران

شرح برنامه :

سرپرست برنامه در سال 1392 در برنامه سی قله که به مناسبت سی امین سالگرد تاسیس باشگاه برگزار شده بود، برای صعود این قله تلاش کرده بودند. در مرداد 1396 حدودا دو هفته قبل از اجرای برنامه پیشنهاد این صعود در بین افراد تیم مطرح و با استقبال روبرو شده بود. لازم به ذکر است که اعضای تیم بنابر تجربه صعودهای مشترک و برنامه های فنی مشترک سابق شناخت کافی از توانایی ها و تجهیزات یکدیگر داشتند. پس از جلسه هماهنگ اعضای تیم، جلسه ای با یکی از اعضای باشگاه آرش که قبلا سرپرستی تیم صعود به دندان  اژدها را برعهده داشتند انجام شد. همچنین صحبت هایی با دیگر صعودکنندگان به این قله از جمله سرپرست این برنامه در باشگاه اسپیلت صورت گرفت. با اطلاعات جمع آوری شده از صحبت‌ها، عکس‌ها و ترک های جی پی اس و پس از کنار هم قرار دادن اطلاعات منطقه به شمایی حدودی از منطقه دست پیدا کردیم. در این بین کمک های جناب حسن زاده از مربیان خوب باشگاه تهران قابل تقدیر است. درنهایت قبل از اجرای برنامه همه اعضا در  پیش برنامه این صعود که در منطقه بندیخچال درنظر گرفته شده‌بود شرکت کردند. در این برنامه تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها، لوازم مورد نیاز اعم از فنی و مواد غذایی و شخصی و همچنین مروری بر نکات فنی موردنیاز در برنامه با توجه به نوع برنامه(از جمله انواع صعود میمونی با یومار، عبور از گره، حمایت و...) انجام شد.

با هماهنگی‌های صورت گرفته با باشگاه تهران تصمیم براین شد که به صورت همزمان با اعضای باشگاه تهران که برای اجرای برنامه شاخص تقویم عازم منطقه تخت سلیمان بودند در منطقه حضور یابیم .

روز سه شنبه 31 تیر ماه ساعت 13 حرکت از روبروی فروشگاه شهروند در میدان آرژانتین بود که بوسیله یک دستگاه اتوبوس عازم منطقه کلاردشت و ونداربن شدیم. ساعت 19 به رودبارک رسیدیم و با جا به جایی وسیله سوار  نیسان ها شدیم تا ما را به سمت منطقه ونداربن اننقال دهند.

به مجتمع ونداربن رسیدیم و به کمک دوستان بارها تخلیه شد و همه تجهیرات را به داخل مجتمع انتقاد دادیم و با صلاحدید سرپرست گوشه ای از سالن با همکاری هم وسایل فردا و بارهای قاطر را آماده کرده و عده ای مشغول آماده شام شدند و همکاری خوبی در بین دوستان موج میزد. همه تجهیرات آماده شد و بارهای اضافه به انبار منتقل شد و کوله های روز بعد بسته شد و بعد از صرف شام و گشت شبانه به سمت محل استراحت رفتیم.

1 شهریور

ساعت 7:20 دقیقه مجتمع را به سمت سرچال ترک کردیم. درطول مسیر استراحت های کوتاهی در کنار کشتی سنگ و لیزونک ها داشتیم تا تیم با استراحت های قبل از روز صعود سرحال به سرچال برسد. در طول مسیر با خبر شدیم بارهایمان که توسط قاطر حمل میشد به پناهگاه رسیده است. تمام حجم بار تیم دندان اژدها 34 کیلو بود اعم از کیسه خواب ها ، وعده های غذایی نوشیدینی و تجهیزات فنی که در دو عدد کوله حمل شده بود. با ریتم بسیار خوبی در ساعت 12:30 به پناهگاه رسیدیم. تیم صعود کننده به گرده آلمانها باید بارشان تا علم چال حمل می شد، متاسفانه با بد قولی قاطرچی به سرچال منتقل شده بود. در یک کارگروهی بارشان را تا سرچال جا به جا کردیم و به پناهگاه سرچال برگشتیم. قبل از خواب تجهیزات مورد نیاز صعود قله آماده شد و تجهیرات گروهی تقسیم شد.

2 شهریور

تیم های صعود کننده تخت سلیمان و علمکوه پناهگاه را یک ساعت زودتر از ما ترک کرده بودند و ما هم با بدرقه آقای رئوفی، مدیریت سابق باشگاه تهران که همیشه ما را مورد لطف و محت خود قرار می دهند صعود خود را آغاز کردیم. ساعت 6:20 دقیقه بود که یال بالای پناهگاه را به سمت خط الراس شروع کردیم و با زیگزاگ های بلند شیب زیاد مسیر را میبردیم و در میانه راه استراحت هایی داشتیم. روی خط الراس باد نسبتا آزار دهنده بود، گرتکس ها را پوشیده و در جهت جنوب ادامه مسیر دادیم. بر روی خط الراس قله سر اسپد دیده می شد، و پس از آن قلل تخت رستم ، سیاه گوک شمالی  و سیاه گوک جنوبی قرار دارند. بین اسامی این قله ها بین کوهنوردان محلی منطقه و سایر کوهنوردان اختلاف هایی وجود دارد. روی خط الراس تعداد بیشتر سنگچین ها به نسبت تعداد قله ها جالب توجه بود. با توجه به اطلاعات جی پی اس برخی از این قلل فرعی بوده و نام گذاری نشده اند. به قله سیاه گوک جنوبی رسیدیم، باد بسیار سرعت گرفته بود. ارتفاع قله سیاه گوگ 4510 متر بود که با صلاح دید سرپرست اعضا به لوازم فنی، هارنس و کلاه کاسک  تجهیز شدند.

سمت چپ قله سیاه گوگ دهلیز سنگی ریزشی وجود داشت که ادامه مسیر ما را نشان میداد. این قسمت را با احتیاط کامل فرود رفتیم و یک تکه سنگ را دور زده و در جهت غرب فرود بلند دیگری را ادامه دادیم تا به تراورس طولانی و بسیار  ریزشی رسیدیم و از چند رگه سنگی به صورت دست به سنگ صعود و فرود داشتیم تا اینکه قله دندان اژدها از دور نمایان شد.

در حدود یک ساعت و نیم این قسمت مسیر زمان برد و انژری زیادی صرف این قسمت از مسیر شد که خوشبختانه به گردنه بین قله دندان اژدها و خط الراس رسیدیم.

قله دندان اژدها حالا منتظر صعود ما بود و عقابی بالای سر ما به پرواز در امده بود تا لذت صعود ما را چند برابرکند. استراحت کوتاهی کردیم و مسیر صعود بررسی شد تا با ایمنی بالا صعود انجام شود. این منطقه با توجه به اینکه صعود کننده کمی  به خودش دیده است سنگ های ریزشی زیادی دارد . صعود طول اول توسط خانم جمالو و بصورت سرطناب انجام شد که برای بالا بردن ضریب اطمینان با گذاشتن چند میانی شامل فرند و تسمه به زیر کلاهک رسید و با برپا کردن کارگاه نفر دوم را حمایت کرده و پس از فیکس کردن طناب دیگر دوستان صعود کردند. همگی به زیر کلاهک رسیدیم و صعود قسمت اصلی تا قله توسط آقای خسروی انجام شد که بسیار نفس گیر و زمان بر بود که باید به صورت طبیعی مصنوعی صعود میشد. از قبل میخ هایی در مسیر وجود داشت، در بین میخ اول و دوم کیل کار گذاشته شد و میخ ناودانی 10 سانت در شکاف کوبیده شد و میخ های قدیمی دوباره کوبیده شدند و قسمت پایانی مسیر به صورت طبیعی صعود شد. قسمت طبیعی خارج از دید ما بود و ارتباط ما با ایشان از طریق بیسیم میسر بود. از اخرین میخ یک  سنگ یک تکه وجود داشت که جایی برای ابزار گزاری وجود نداشت. لازم بود تا قله 8 متر به صورت بدون میانی صعود انجام شود. سپس کارگاه در قله بوسیله دو عدد میخ و یک منقاری برپاشد و دیگر دوستان بوسیله صعود مصنوعی طبیعی به قله صعود کردند. از ویژگی های خاص این قله این بود که روی قله باید در حمایت باشیم و مساحت خیلی کمی برای ایستادن در اختیار داریم. پس از گرفتن چند عکس دسته جمعی و تکی و یک فرود یک تکه 50 متری ریخته شد که با گردنه 8 متری فاصله داشت و تک تک دوستان فرود آمدند. نفر آخر با جایگذاری 2 بلوک در کارگاه فرود ریخته و مسیر را جمع کرد. وسایل فنی جمع شد و سرپایی تنقلاتی صرف شد و مسیر صعود شده را به سمت پناهگاه سرچال برگشتیم و در قسمت های ریزشی با همکاری هم  مسیر را با ایمنی بیشتری طی کردیم و خط الراس را ادامه دادیم تا به یال صعود شده رسیدیم و به سمت پناهگاه سرچال فرود رفتیم. ساعت 20 بود که با استقبال آقای رئوفی وارد پناهگاه شدیم و آقای باقری و جانجانی از تیم ما با نوشیدنی گرم استقبال کردند و بعد از صرف نوشیدنی به استراحت و صرف شام پرداختیم و در همین حین ابزار ها را جدا سازی میکردیم. همه تیم از صعود قله بسیار خرسند بودند که ماحصل کار مستقل و گروهی بود.

3 شهریور

صبح پس از صرف صبحانه همراه با سایر دوستان باشگاه تهران آماده فرود به سمت ونداربن شدیم و ساعت 11:30 به مجتمع رسیدیم. پس از صرف ناهار در کلاردشت با اتوبوسی که از قبل تدارک دیده شده بود و زود به راه افتادیم تا در ترافیک جاده چالوس معطل نشویم. در میانه جاده بود که در رستورانی چای میل شد. ساعت 21 بود که در نزدیک میدان آزادی اتوبوس ما را پیاده کرد و با امید صعودی دیگر از دوستان خداحافظی کردیم.