بررسی تاثیر عدم وجود بازخورد در فرایند آموزش،انتخاب و آزمون فدراسیون کوهنوردی

/Content/files/2441581c0ec440d8bd55c578a7031eb7/19700f26b3534cb7b7d6bcbf98ecf0e2.jpeg

بررسی تاثیر عدم وجود بازخورد در فرایند آموزش،انتخاب و آزمون فدراسیون کوهنوردی (مطالعه موردی:اردوهای انتخابی هیمالیانوردی و دوره های مربیگری برف و یخ1386 تا کنون) ابوالفضل زمانی،مربی درجه سه کوهنوردی و مدرس دانشگاه چکیده آموزش فرایندی مستمر می باشد که سعی در پوشاندن شکاف بین توانایی های موجود و مطلوب را دارد.شناسایی این شکاف بر اساس نیاز سنجی های انجام شده می باشد که عارضه و کاستی موجود را مشخص می نماید.در این راستا و بر اساس نیازهای سنجیده شده آموزشهایی در نظر گرفته می شود و بی شک در پایان هر دوره آموزشی آزمون و ارزشیابی بعمل می آید تا هم اثربخشی دوره سنجیده شود و هم نقاط ضعف و قوت نفرات حاضر در دوره شناسایی شده تا به بهره برداری از نقاط قوت و تقویت نقاط ضعف پرداخته شود. لیکن در فرایند آموزش و آزمون فدراسیون کوهنوردی و با فرض درست انجام شدن فرایند آموزش،هیچ بازخوردی بعد از دوره های آموزشی و آزمونها به شرکت کنندگان داده نمی شود که این امر به نوبه خود باعث ابهام در صحت دوره ها و نیز عدم اطلاع متقاضیان از نحوه عملکرد خود می شود. در مقاله پیش رو به بررسی این امر و اثراتی که داشته و می تواند داشته باشد خواهیم پرداخت و در نهایت راهکارهایی ارایه خواهد شد.روش تحقیق در مقاله حاضر مشاهده میدانی،مصاحبه با شرکت کنندگان و مطالعات کتابخانه ای می باشد. کلمات کلیدی:آموزش،آزمون،دوره های مربیگری و انتخابی،بازخورد عملکرد 1. مقدمه فدراسیون کوهنوردی بمانند بخش ها و فدراسیون های ورزشی دیگر برای پیشبرد اهداف و نیز ارتقاء سطح توانمندی های خود اقدام به طرحریزی و اجرای آموزشهایی نموده است که بی شک این روند از زمان ایجاد فدراسیون آغاز شده و با تعدیلاتی تاکنون ادامه پیدا کرده است. اما آنچه در این بین مشخص است نبود تغیرات اساسی در فرایند آموزشی فدراسیون مذکور از زمان ایجاد تاکنون می باشد. تمایل به شیوه آموزشی شبه نظامی در تمامی دوره های مربیگری برف و یخ و اردوهای انتخابی هیمالیا نوردی در قلمرو زمانی این تحقیق قابل مشاهده بوده و در مصاحبه ها نیز این امر تایید شده است. ایجاد دلهره،عدم شفافیت مراحل و شیوه های آموزشی –انتخابی،نگاه بالا به پایین و از همه مهمتر نبود سیستم بازخورد به متقاضیان و شرکت کنندگان از ویژگیهای دوره های مذکور به شمار می رود می رود که به نحو چشم گیری باعث کاهش اثربخشی دوره ها و نیز خلق نگرش منفی نسبت به متولیان امر شده است. اینکه نمرات بخشهای مختلف ارزیابی نفرات به صورت محرمانه در اختیار متولیان امر قرار داشته و به اطلاع شرکت کنندگان نمی رسد باعث شده است که نفراتی که در آزمونها و دوره های مربیگری مردود می شوند و یا در اردوهای انتخابی،انتخاب نمی شوند از نقاط ضعف خود آگاه نشده و در رفع ضعف های موجود ناتوان باشند. وجود این نقص موجود در فرایند آموزشی فدراسون کوهنوردی بی شک جدای از قلمرو موضوعی این تحقیق در سایر بخشها نیز آشکار می باشد که معایب فراوان آن موجب عقبگردهایی در روند کوهنوردی کشور شده است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. 2. ادبیات تحقیق تعریف آموزش: آموزش فرایندی است مستمر که سعی در پوشاندن شکاف بین مهارت ها و توانایی های موجود (آنچه هست) و مطلوب(آنچه باید باش) را دارد. یعنی آموزش اولا یک فرایند است که از ورودیها،پردازش،خروجی ها و بازخورد تشکیل شده است و ضعف در هر یک از اجزای فرایند موجب نقص کل فرایند خواهد شد.دوم اینکه آموزش فرایندی مستمر است و مربوط به مقطع و دوره ی خاصی نمی باشد و باید دایم افراد و فرایندها را به سمت مطلوب جهت دهی نمود.سوم اینکه پوشاننده شکاف وضع موجود و وضع مطلوب است.اما باید بررسی شود که شکاف موجود به امر آموزش مربوط می شود و با آموزش قابل جبران و پوشش هست یا نه؟ اما در کل کلید واژه آموزش کلمه فرایند است که در گرو حضور و استقرار تمامی اجزا می باشد.به عبارتی نبود یکی از اجزا سیستم موجب ایجاد خلل در نتایج مورد انتظار خواهد شد(حاج کریمی و رنگرز،1385). تعریف یادگیری: یادگیری عبارت است از ایجاد تغییر نسبتا پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده. در واقع اگر تغییراتی در رفتار متقاضیان و کارآموزان صورت نگیرد یادگیری رخ نداده است (سعادت،1384).در این راستا اصولی برای اثربخشی یادگیری مطرح می باشد که عبارت است از: 1- اصل مشارکت: مشارکت کار آموز و متقاضی در فرایند آموزش دادن مربی موجب وسعت ،سرعت و دوام یادگیری می شود. 2- اصل تکرار مداوم:تکرار و تمرین آموخته ها موجب ماندگاری و اصلاح آنها می شود. 3- اصل انتقال:هر قدر محتوای دوره های آموزشی هماهنگ با نیازها و کاستی های کارآموزان و متقاضیان باشد قدرت انتقال آموخته ها به کارآموز بیشتر خواهد بود. 4- اصل بازخورد:میزان یادگیری و عدم یادگیری را به آموزش دهندگان و آموزش گیرندگان یادآوری می نماید. (حاج کریمی و رنگرز،1385). اردوهای هیمالیانوردی: طبق مشاهدات و مصاحبه های صورت گرفته فرایند اردوهای هیمالیانوردی فدراسیون کوهنوردی به شرح زیر انجام می شود: این اردوها با فراخوانی که از طرف فدراسیون به هیئت ها ابلاغ می شود شروع و نفرات مورد نظر برای شرکت در اردوها معرفی می شوند. در این راستا بسته به قله و منطقه مورد نظر جهت انجام صعود،تعداد و مکان اردوها تعیین می گردد و از مربیان مختلف برای آزمون نفرات شرکت کننده استفاده شده و در برخی اردوها رویکرد آموزشی نیز مد نظر قرار میگیرد. در این اردوها به دو شیوه نفرات حذف می شوند:1- در هر اردو نفراتی که عملکرد خوبی داشته اند به اردوی بعدی و در نهایت به تیم نهایی راه پیدا کرده و سایر نفرات حذف می شوند (تدریجی). 2- در پایان اردوها نفرات مورد نظر انتخاب و سایرین حذف می شوند( نهایی). که هرکدام معایب و محاسن خود را دارد که در مقاله حاضر به آن نمی پردازیم. اما با فرض وجود شاخص های موثق و روشهای درست در انتخاب نفرات،در این اردوها بازخوردی به نفرات حذف شده داده نمی شود و افراد مذکور بدون اگاهی از چرایی حذف و نقاط ضعف خود اردوها را ترک می کنند که به معایب این امر در قسمت "بحث" خواهیم پرداخت. دروه های مربیگری و بازآموزی: طبق مشاهدات و صاحبه های صورت گرفته فرایند دوره های مربیگری فدراسیون کوهنوردی به شرح زیر انجام می شود: همه ساله فراخوانهایی برای دوره های مربیگری کوهنوردی از طرف فدراسیون ابلاغ شده و افرادی که دارای مدارک پیش نیاز می باشند می توانند در این دوره ها شرکت نمایند. این دوره ها با یک آزمون ورودی(تئوری و عملی) شروع شده و کسانی که در این آزمو قبول می شوند به دوره اصلی راه پیدا کرده و در این دوره که اندکی ماهیت آموزشی نیز به خود می گیرد به صورت تئوری و عملی آزمون به عمل می آید. در این راستا کسانی که در دوره مربیگری قبول شده اند و قصد اخذ مدرک مدرسی را نیز دارند به دوره بازآموزی فراخوانده شده و با اخذ نمره قبولی در این مرحله(تئوری و عملی) مدرس می شوند. اما نکته ای که در این مراحل وجود دارد با فرض درست بودن شاخص ها و روشهای موجود، عدم اعلام نمرات و ندادن بازخورد به قبول شدگان و رد شدگان است که به معایب آن در قسمت تجزیه و تحلیل مقاله خواهیم پرداخت. 3. روش تحقیق: برای گردآوری اطلاعات و انجام بررسی های لازم در تحقیق حاضر از روش مشاهده میدانی (حضور محقق در اردوها و دوره های مربیگری) و مصاحبه(با افرادی که در این دوره ها و اردوها حاضر بوده اند) استفاده شده است. مشاهده مستقیم میدانی دو دوره اردوهای هیمالیا نوردی و دو دوره مربیگری و بازآموزی از سال 1386 تا کنون و مصاحبه با 11 نفر ازمربیان و 19نفر از هیمالیا نوردان شرکت کننده در دوره ها اطلاعات مورد استفاده در مقاله حاضر را تشکیل داده است. البته در موارد با مربیان هیمالیا نورد نیز مواجه بوده ایم. 4. تجزیه و تحلیل اطلاعات اطلاعات بدست آمده از مصاحبه های انجام شده در جدولهای1 و 2 آورده شده است. ردیف مربیان تعداد حضور در دوره ها بازخورد عملکرد یازخورد عدم بازخورد 1 ع.ن 3 * 2 ح.م 3 * 3 ا.ز 2 * 4 م.ص 2 * 5 س.م 1 * 6 م.م 1 * 7 ع.ر 5 * 8 ع.ع 10 * 9 و.ط 3 * 10 م.د 10 * 11 ح.ص 5 * ردیف هیمالیانوردان تعداد حضور اردوها بازخورد عملکرد یازخورد عدم بازخورد 1 ع.ن 4 * 2 ح.م 4 * 3 ا.ز 2 *(پی گیری و اعتراض به فدراسیون ) 4 م.س 3 * 5 م.د 1 * 6 م.س 3 * 7 ع.ر 5 * 8 ا.خ 2 * 9 و.ط 3 * 10 س.ک 2 * 11 م.ا 3 * 12 ح.مح 2 * 13 م.ا 3 * 14 ج.ن 2 * 15 ع.م 2 * 16 م.ز 1 * 17 ر.ص 2 * 18 ف.آ 2 * 19 ح.ص 2 * 5. بحث بر اساس تئوری یادگیری یکی از شروطی مهمی که برای یادگیری موثر مطرح می باشد این است که استاندارهای عملکرد یا اجرایی باید برای یادگیرندگان اعلام شده و به وضوح نشان داده شود تا بتوانند در مورد نحوه عملکرد و پیشرفت خود قضاوت نموده و اقدامات لازم را صورت دهند(حاج کریمی و رنگرز،1385).یادگیرندگان به راهنمایی و بازخورد نیاز دارند تا به مسیر انجام کارهای خود پی ببرند. از سوی دیگر فرایند آموزش با یادگیری قرین است و وجود بازخورد در فرایند آموزشی هم به آموزش در مورد اینکه چه محتواهایی را در بر بگیرد و هم به یادگیرندگان در مورد اینکه چه مباحثی را کمتر یا بیشتر یادگرفته اند کمک خواهد نمود. طبیعتا در این راستا اموزشها جهت دار شده و هدفمند می گردند و یادگیرندگاه خواهند دانست که نقاط ضعف و قوت آنها چیست و مقتضی با آن به تمرین،ممارست و سوال از اساتید و آموزش دهندگان می پردازند که این عوامل به نوبه خود موجب اثربخشی دوره آموزشی خواهد شد.در عین حال شاخص های ارزشیابی نیز که بر گرفته از استانداردهای عملکرد می باشد برای شرکت کنندگان در دوره ها آشنا و آشکار خواهد بود. زمانی که بازخورد در فرایند آموزش و ارزیابی وجود نداشته باشد علاوه بر موارد بالا موجب بدگمانی کارآموزان نسبت به دوره و اینکه اصلا شاخص های مدونی وجود دارد یا نه می شود. و نیز با این ابهام مواجه خواهند بود که آیا آموزش دهندگان و آزمون گیرندگان برای افرادی که رد یا قبول شده اند دلایل قانع کننده ای دارند یا خیر؟ آیا منطقی است که میزان عملکرد افراد در بخشهای مختلف ارایه نشود؟ ایا دلیلی جز نبود شاخصهای موثق می تواند وجود داشته باشد؟ و سوالهایی از این قبیل که در مجموع موجب ابهام و بدبینی در فرایند آزمون و آموزش می شوند. همانطور که از جداول بالا و اطلاعات گردآوری شده مشخص است تقریبا هیچ بازخوردی در دوره های مربیگیری،مدرسی و بازآموزی و اردوهای انتخابی هیمالیانوردی به شرکت کنندگان داده نشده است. و عدم وجود این بازخورد هم در میان کسانی که قبول شده اند و نیز اکثرا در میان مردودی هاست که کل هیچ بازخوردی وجود نداشته است. تنها موردی که بازخورد داده شده ( در ردیف سوم جدول اردوهای انتخابی قابل مشاهده است) بخاطر اعتراض شرکت کننده به نحوه حذف و انتخاب نفرات بوده است که در مصاحبه ای که انجام شد بیان گردید که باز هم شاخصها و استانداردهای عملکرد شفاف نشده و دلایلی ارایه نگردید. به عبارتی از 30 نمونه مصاحبه ای که انجام شده هیچ مورد بازخوردی گزارش نشد و همچنین در مواردی که محقق به صورت مستقیم به مشاهده روندها اقدام می نمود نیز موردی از بازخورد دهی،آشنا نمودن و توجیه شرکت کنندگاه نسبت به شاخص های ارزیابی،نتایج ارزیابی،نقاط ضعف و قوت در آزمونهای وردی مربیگری و اردوهای انتخابی هیمالیانوردی بدست نیامد. بنابراین در سیستم آموزشی و انتخابی فدراسیون کوهنوردی نقصی اساسی مشاهده می شود و آن نبود بازخورد در فرایند آموزش و آزمون می باشد. این نقص تبعات و آثاری را در بین کارآموزان و شرکت کنندگان دارد که بر اساس مصاحبه های انجام شده با شرکت کنندگان در دوره های مذکور موارد زیر را می توان بیان نمود(تبعات ارایه شده در زیر مواردی هستند که اجماع بیشتری در بین پاسخ دهندگان داشته است): بدبینی نسبت به دوره های برگزار شده به علت اینکه نبود بازخورد و عدم اطلاع از نتایج عملکرد را در نبود استانداردها و شاخص های صحیح ارزیابی می دانند. سلیقه ای تلقی کردن انتخابها و ارزیابی ها عدم اطلاع از نقاط ضعف که منجر به ماندگاری نقاط ضعف و ناتوانی در تشخیص و برطرف نمودن آنها نبود بازخورد در اردوهای انتخابی منجر به این می شود که فرد بدون اطلاع از نقاط ضعف خود و بعد از اینکه از اردوهای انتخابی حذف می شود اغلب اقدام به اجرای برنامه های شخصی می کنند و با ضعف های موجود راهی برنامه می شوند که این امر به نوبه خود تبعات بیشماری می تواند داشته باشد. سیستم انتخاب و آزمون رویکردی نظامی به خود گرفته و ترس و دلهره جای تعامل و تبادل نظر را می گیرد. شرکت کنندگان از پرسیدن سوال و مطرح کردن نادانسته های خود بیم داشته و در باید ها و نباید ها ابهام دارند. کمبود پشتوانه کوهنوردی به علت عدم توجه به نقاط ضعف مردودین و رفع آنها. فضای رقابتی شدید در اردوهای انتخابی هیمالیانوردی و آزمونهای ورودی موجب عدم تعامل شرکت کنندگان با یک دیگر شده و از تسهیم دانش خود اجتناب می نمایند 6. نتیجه گیری و ارایه راهکار از آموزش برای ارتقاء مهارت ها و توانمندی ها در تمامی بخش ها_ورزش،علم و هنر و ..._ استفاده می شود که شامل مراحل:نیازسنجی،تعین اهداف،شیوه های آموزشی،ارزیابی و ارایه بازخورد می باشد.به عبارتی چون آموزش یک فرایند محسوب می شود و به صورت سیستمی قابل بررسی می باشد نبود یکی از ارکان فرایند مذکور،اثربخشی کل فرایند تحت تاثیر قرار گرفته و حتی اثربخشی خود را از دست خواهد داد. این امر در فرایند آزمون و آموزش های کوهنوردی قابل مشاهده بوده و نبود عامل بازخورد و عدم اطلاع رسانی به شرکت کنندگان در مورد نحوه عملکرد آنها موجب کاسته شده از اثربخشی آموزشی و اردوهای انتخابی هیمالیانوردی شده و به طور اخص در اردوهای هیمالیانوردی آینده نگری وجود نداشته و کسانی که حذف می شوند رها شده و حداقل توجه که همان ارایه نقاط ضعف و پیشنهاد راهکارهایی برای تقویت آنهاست هم دریغ شده و به حال خود گذارده می شوند. در واقع چون آموزش یک سیستم محسوب می شود ضعف یکی از خرده سیستمها ( بازخورد عملکرد) موجب خلل در کل سیستم شده و آثاری نامناسب را بدنبال خواهد داشت. البته شاید این امر تابحال توسط اکثر شرکت کنندگان در این دوره ها احساس شده اما لازم است مدون و علمی به این قضیه پرداخته شده و با ارایه راهکارهایی به دنبال رفع موانع موجود باشیم راهکار1:تدوین شاخص های مناسب،دقیق،قابل اندازه گیری برای اردوهای انتخابی و دوره های مربیگری به نحوی که با تغییر در نفرات آزمون گیرنده تغییری در نتایج ارزیابی ایجاد نگردد. راهکار2: استفاده از مربیان و مدرسان مجرب که قبل از دوره راجع به مباحث قابل طرح به اجماع رسیده باشند. راهکار3: تغییر در جو دوره های برگزاری و توجه به عامل مشارکت و تعامل بجای شیوه های آموزشی شبه نظامی که شرکت کنندگان در ارایه نظرات و پرسیدن سوالات تردیدی نداشته باشند. راهکار4: ترویج این امر در بین مربیان و مدرسان که علم فردی ناقص بوده و مواردی خواهد بود که شرکت کنندگان تجربیات و نکات خوبی برای ارایه داشته باشند. راهکار5: هنگامی که شرکت کننده ای حذف و یا مردود می شود نقاط ضعف موجود در عملکرد او بر اساس استانداردها و شاخص های موجود به او اعلام و راهکارهایی برای مرتفع نمودن آنها ارایه گردد. راهکار6: شفاف سازی فرایند آزمون،انتخابها، دوره ها و اردوها از طریق اعلام شاخصهای مورد نظر،اعلام نقاط ضعف مردودین و نقاط قوت قبول شدگان به صورت کارنامه ای. راهکار7: اجتناب از کلی گویی در مورد نتایج عملکرد افراد و ارایه جزییات نتایج عملکرد شرکت کنندگان 8- منابع و ماخذ 1- سعادت اسفندیار،1385،مدیریت منابع انسانی،چاپ دهم،تهران،انتشارات سمت 2- حاج کریمی عباسعلی و رنگریز حسن،1379،مدیریت منابع انسانی،چاپ اول،تهران،موسسه چاپ و نشر بازرگانی 3- 4- Kirkpatrick, Donald L,(1996), Evaluating Training Programs, the Four Levels, Second Edition,1998 5- Customs Co - OPeration Council (1997). Training System Development, A Guid the Trainig Manager.